استصوابی

/~estesvAbi/

لغت نامه دهخدا

استصوابی. [ اِ ت ِص ْ ] ( ص نسبی ) منسوب به استصواب. || قسمی مواجب و مستمرّی در عهد قاجاریه.

فرهنگ فارسی

منسوب به استصواب

پیشنهاد کاربران

تصویب
مثل شورای نگهبان_ نظارتی که بر روی انتخابات مجلس دارد
یعنی نتیجه تصمیم گیری آن دست خودشان است و میتونن باطل اعلام کنن اون فرد منتخب رو یا در کل کشور
اعمال حقوقی زیر نظر و با تصویب و صلاح دید مستقیم ناظر انجام می شود.
در ماده ۱۲۲۲ قانون مدنی ما دو نوع ناظر داریم
اطلاعی و استصوابی
ناظر اطلاعی ناظری است که قیم فقط مراتب کار خود را به او گزارش میدهد و نیاز به تصویب او نیست
ناظر استصوابی ناظری است که قیم هم باید به او گزارش بدهد و هم برای اعمال مراتب کار های محجور از او اجازه بگیرد. . . . اگر قیم بدون اجازه این ناظر عملی را انجام دهد آن عمل غیر نافذ بوده و نیاز به تنفیذ ناظر دارد
...
[مشاهده متن کامل]

نظارت استصوابی نظارت درون گراست؛ یعنی در مواردی که نظارت به خودِ نهاد واگذار شده، آن نهاد خود در درونِ خودش عمل نظارت را انجام می دهد
نوعی از نظارت مجلس میباشد که برای هر امری پس از ارجاع برای اجرایی شدن نیاز به تصویب مجلس دارد.
امروزه این واژه بیشترکاربردحقوقی داردویکی ازدوگونه دیده بانی"نظارت"است. برای نمونه درجستاروقف، که واقف می تواندبرمتولی، دیده بان"ناظر"بگمارد، اگردیده بانیِ دیده بان ازگونه استصوابی باشد. متولی می باید
...
[مشاهده متن کامل]
کارهای وابسته به گرداندن موقوفه ازجمله دادخواهی راپس ازجویاشدن دیدگاهِ دیده بان"ناظر"، واززبان حقوقی، صلاحدیدواستوارکردن"تائید"اوبه انجام برساندواگرچنین نکند، آنچه انجام داده ارزش قانونی نخواهدداشت. دربرابرآن دیده بانی استطلاعی است که تنهامی بایدکارباآگاهی اوانجام شود، نه رای ودیدگاه او. درباره دیده بانی شورای نگهبان نیزکه ازکدام یک ازدوگونه یادشده است. نگاههایکسونیست. active'passive monitoring

تصویبی
از روی خیر خواهی

بپرس