استصفاء

لغت نامه دهخدا

استصفاء. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) گرفتن خالص چیزی را. || برگزیدن. || دوست خالص گزیده شمردن. ( منتهی الارب ). || استصفاء مال ؛ کل مال کسی را گرفتن. ( منتهی الارب ). گرفتن همه مال او را. تمام مال ستاندن. همه مال فاستدن. ( تاج المصادر بیهقی ). || صافی کردن : قاآن ، منگوقاآن و باتو و پادشاه زادگان دیگر را به استصفاء حدود ولایات... ( جهانگشای جوینی ).

پیشنهاد کاربران

کلمه استصفاء به معنای اختیار و انتخاب است ، اصل آن ماده : ( صاد - فاء - واو ) است که به معنای چکیده و خالص از هر چیز است .

بپرس