استشفاء. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) شفا جستن. ( تاج المصادر بیهقی ). شفا خواستن. ( منتهی الارب )( زوزنی ). تندرستی خواستن. شفا طلبیدن. صحت و شفا خواستن. ( غیاث ). طلب شفا کردن. طلب بهبود از بیماری.