استشراف
لغت نامه دهخدا
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] آگاهی و اطمینان پیدا کردن را استشراف گویند. از آن به مناسبت در باب حج سخن رفته است.
واژۀ استشراف- به تبع ورود آن در روایات - در باب حج دربارۀ حیوان قربانی به کار رفته است.
استشراف برای آگاهی از سلامت قربانی
برای آگاهی و اطمینان از سلامت حیوان قربانی، به استشراف چشم و گوش آن سفارش شده است.
واژۀ استشراف- به تبع ورود آن در روایات - در باب حج دربارۀ حیوان قربانی به کار رفته است.
استشراف برای آگاهی از سلامت قربانی
برای آگاهی و اطمینان از سلامت حیوان قربانی، به استشراف چشم و گوش آن سفارش شده است.
wikifeqh: استشراف
پیشنهاد کاربران
استشراف ؛ دست بالای چشم داشتن برای نگریستن. دست بر ابرو نهادن تا آفتاب بر چشم نتابد و چشم را خیره نسازد تا چیزی را توان دید. استکفاف ؛ دست بر ابرو نهادن تا چیزی ببینی. ( دهار ) .
دورویی. . . نفاق
جدیدا واژه ی استشراف در برنامه های اجتماعی به معنی دو رویی هستش. برای مثال شخصی را در نظر بگیرید که مخالف همجنس گرایی باشد و همیشه مخالفت خودش را علنی ابراز میکند اما در خفا رابطه ی جنسی با شخصی از جنس خودش دارد.
جدیدا واژه ی استشراف در برنامه های اجتماعی به معنی دو رویی هستش. برای مثال شخصی را در نظر بگیرید که مخالف همجنس گرایی باشد و همیشه مخالفت خودش را علنی ابراز میکند اما در خفا رابطه ی جنسی با شخصی از جنس خودش دارد.