استسهال

لغت نامه دهخدا

استسهال. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) آسان شمردن. ( تاج المصادر بیهقی ). نرم و آسان شمردن. ( منتهی الارب ). آسان داشتن. || آسان گردانیدن. ( منتهی الارب ). آسان کردن. || آسان شدن خواستن. ( زوزنی ). || ( اصطلاح طب ) اسهال خواستن : و ربما احتیج الی الاستسهال و الایارجات الکبار. ( قانون ابوعلی کتاب ثالث چ طهران ص 89 س 7 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس