استرعاء. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) نگاهبانی فرمودن کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). نگهبانی کردن خواستن. ( زوزنی ). نگاه داشتن خواستن. ( منتهی الارب ). استحفاظ. نگاه داشتن و حفظ از کسی خواستن. نگاهبانی از کسی طلبیدن. || نگاهبانی کردن. ( منتهی الارب ). || استماع و گوش دادن طلبیدن. || بشبانی گرفتن.- امثال :من استرعی الذئب فقد ظلم .
استرعاء:[اصطلاح حقوق]عبارت است از دعوت شاهد اصل از شاهد فرع مبنی بر اینکه، شهادت او را تحمل نماید.+ عکس و لینک