استرشاح

لغت نامه دهخدا

استرشاح. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) پروردن ستور خرد تا بزرگ شود. || انتظار گیاه کردن تا بلند و قابل چریدن گردد. انتظار گیاه کردن تادراز شود و بچریدن آید. ( منتهی الارب ). || استرشاح بهمی ؛ بلند و دراز شدن آن. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس