استخوان سبک کردن: [عامیانه، کنایه ] بخشوده شدن گناهان، به زیارت رفتن .
در محیطی خارج از محل زندگی اصلی به استراحت مشغول شدن
تفریحِ حاصل از سفر به نیت سبک شدن بار مسئولیت
تفریحِ حاصل از سفر به نیت سبک شدن بار مسئولیت
خستگی در کردن
تفریح کردن
تفریح کردن