استخلاص
/~estexlAs/
مترادف استخلاص: آزادی، خلاصی، رهایی، نجات
متضاد استخلاص: اسارت
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) رهایی جستن خلاصی طلبیدن ۲ - ( مصدر ) رهانیدن رهاندن خلاص کردن ۳ - خاص خود کردن ویژ. خویش ساختن تصرف : استخلاص بخارا بدست چنگیز . ۴ - ( اسم ) رهایی خلاص . جمع : استخلاصات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. آزاد شدن، رهایی.
مترادف ها
رهایی، پخش، بخشش، ترخیص، خلاصی، ازادی، رهتیی، استخلاص
پیشنهاد کاربران
رهاجست ( به دییه ی گونه ای از نام های کارواژه رهایی جستن )
رهاییدن/ رهایی جستن/ رهایی دادن
رهایی جستن ، رهایی دادن ، رهاییدن 🦡🦡