حفظ کردن، حفظ ونگاهداری خواستن، نگاهداشتن، نگاهداری کردن، یادگرفتن ۱ - ( مصدر ) نگهبانی خواستن . ۲ - نگه داشتن نگاهداشتن حفظ کردن . ۳ - یاد گرفتن . ۴ - ( اسم ) نگهبانی حفظ .
فرهنگ معین
(اِ تِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) نگهبانی خواستن . ۲ - نگهداری کردن . ۳ - یاد گرفتن . ۴ - (اِمص . ) نگهبانی ، حفظ .