استحصال

/~estehsAl/

مترادف استحصال: استخراج، حصول، دستیابی، کسب

برابر پارسی: برداشت

لغت نامه دهخدا

استحصال. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) حاصل کردن. || طلب حصول.

فرهنگ فارسی

حاصل خواستن، حاصل کردن، طلب حصول، نتیجه گرفتن
( مصدر ) حاصل خواستن طلب حصول نتیجه گرفتن . جمع : استحصالات .

فرهنگ عمید

۱. بهره برداری از محصولی که دارای قابلیت تجاری و اقتصادی است.
۲. [قدیمی] حاصل کردن، به دست آوردن.

واژه نامه بختیاریکا

دِرار دِرار؛ دِرار

پیشنهاد کاربران

Extraction
🇮🇷 همتاهای پارسی:
دستاوردخواست
دستاوردکرد
حاصل
بازآوری
کسب اطلاعات، کسب موضوع
حاصل شده ، بدست آمده ، نتیجه شده،
گرفته شده . . .
خارج کردن ، بیرو ن اوری
بدست اوردن وحاصل شدن وگرفتن و استخراج کردن
بدست آوردن ، حاصل کردن

بپرس