لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( مصدر ) حاصل خواستن طلب حصول نتیجه گرفتن . جمع : استحصالات .
فرهنگ عمید
۲. [قدیمی] حاصل کردن، به دست آوردن.
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
🇮🇷 همتاهای پارسی:
دستاوردخواست
دستاوردکرد
دستاوردخواست
دستاوردکرد
حاصل
بازآوری
کسب اطلاعات، کسب موضوع
حاصل شده ، بدست آمده ، نتیجه شده،
گرفته شده . . .
گرفته شده . . .
خارج کردن ، بیرو ن اوری
بدست اوردن وحاصل شدن وگرفتن و استخراج کردن
بدست آوردن ، حاصل کردن