استحصاب

پیشنهاد کاربران

استصحاب در فقه شافعی به عنوان یکی از ادلهٔ شرعیِ مورد پذیرش این مذهب، به معنای �بقاء حکم یا وضعیت سابق تا زمانی که دلیل قطعی بر تغییر آن نباشد� تعریف می شود. این اصل عقلایی در مواردی به کار می رود که شک در تغییر حالتِ ثابتِ پیشین وجود داشته باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

۱. تعریف و مبنا
لغوی: �استصحاب� از ریشهٔ �ص - ح - ب� به معنای همراهی کردن است و در اصطلاح یعنی همراه گرفتن حکم ثابت شدهٔ قبلی تا زمانی که خلافش اثبات نشود.
اصولی: استصحاب به عنوان دلیل اجتهادی در جایی استفاده می شود که دلیل جدیدی بر نفی یا تغییر حکم وجود نداشته باشد.
۲. انواع استصحاب در فقه شافعی
شافعیان استصحاب را در چند قسم به کار می برند:
۱. استصحاب البراءة الأصلیة ( بقای اصل برائت ) :
یعنی انسان تا زمانی که دلیلی بر تکلیف یا مسئولیت او نباشد، برائت ذمه دارد.
مثال: اگر کسی شک کند که نماز ظهر را خوانده یا نه، برائت اصلیه می گوید که تا وقتی یقین به ادای نماز نداشته باشد، باید آن را بخواند ( چون اصل، عدمِ اداست ) .
۲. استصحاب الحال ( بقای وضع موجود ) :
یعنی اگر وضعیتی ( مثل طهارت یا ملکیت ) ثابت شده باشد، تا وقتی دلیلی بر تغییر آن نباشد، همان وضعیت حکمفرماست.
مثال: اگر کسی وضو داشته و شک کند که باطل شده یا نه، اصل، بقای طهارت است.
۳. استصحاب حکم شرعی ( بقای حکم پیشین ) :
اگر حکمی ( مثل حلال بودن چیزی ) ثابت شده باشد، تا وقتی دلیلِ حرام شدنش نیاید، حکم به حلال بودنش باقی می ماند.
مثال: اصل در معاملات، حلیت است مگر اینکه دلیلی بر حرمت بیاید.
۳. شرایط اعتبار استصحاب در مذهب شافعی
عدم وجود دلیل مخالف: اگر نصّ قرآن، سنت، اجماع یا قیاس قطعی خلاف استصحاب باشد، استصحاب کنار گذاشته می شود.
شک معتبر: استصحاب فقط در موارد شک عقلایی ( نه وسواس ) جاری می شود.
عدم تعارض با دلیل قویتر: اگر دلیل دیگری ( مثل بینه یا اقرار ) خلاف استصحاب را ثابت کند، استصحاب اعتبار ندارد.
۴. تفاوت استصحاب در شافعی با دیگر مذاهب
شافعی: استصحاب را دلیل مستقل می داند و در شک ظن ها به آن عمل می کند.
حنفی: استصحاب را بیشتر در امور قضایی ( مثل بقای ملکیت ) به کار می برد.
مالکی: گاهی استصحاب را با عرف یا مصلحت محدود می کند.
حنبلی: مانند شافعی، ولی با سخت گیری بیشتر در پذیرش آن.
۵. مثال های کاربردی
بقای طهارت: اگر کسی وضو دارد و شک کند که حدثی ( مثل خروج باد ) باعث بطلان شده یا نه، طهارتش باقی است.
برائت ذمه در معاملات: اگر کسی شک کند که معامله اش باطل شده یا نه، اصل، صحت معامله است.
جایی که نصّ مخالف دارد: اگر آیه یا حدیث، چیزی را حرام کند ( مثل شراب ) ، استصحاب حلیت بی اثر است.

ارجعیت یقین با شرایط، بر شک داشتن .
استصحاب یا اعتبار حالت سابق ستصحاب زمانی کاربرد دارد که ما در مورد وضعیت فعلی چیزی تردید و در مورد وضعیت سابق آن یقین داشته باشیم. به این ترتیب فرض را بر بقای حالت سابق می گذاریم، مگر آنکه خلافش ثابت گردد.
...
[مشاهده متن کامل]
برای مثال هرگاه از زنده بودن یا مرگ سربازی که به جنگ رفته تردید داریم، فرض را بر زنده بودنش می گذاریم که تا چندی پیش به آن یقین داشته ایم. اصل استصحاب از ابتکارات شافعیان است. بیشتر پیروان شافعی و شیعیان آن را حجت می دانند، اما بیشتر متکلمان و بسیاری از پیروان ابوحنیفه آن را نمی پذیرند.