استحاثه

لغت نامه دهخدا

( استحاثة ) استحاثة. [ اِ ت ِ ث َ ] ( ع مص ) استحاثه ارض ؛ زیر و بالا کردن زمین و جستن آنچه در آن است. ( منتهی الارب ). تیله کنی. اِحاثه. بیرون آوردن. مستحاثات که در ترجمه کلمه فسیل بتازگی معمول است مشتق از همین مصدر است.

پیشنهاد کاربران

بپرس