استجلاب

لغت نامه دهخدا

استجلاب. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) کشیده شدن چیزی از جائی خواستن. ( منتهی الارب ). اجتلاب. ( زوزنی ). || بسوی خود کشیدن. || حاصل کردن. ( غیاث ).

فرهنگ فارسی

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص م . )کشاندن ، جلب کردن .

فرهنگ عمید

جلب کردن، به سوی خود کشیدن.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] جلب کردن را استجلاب گویند. از آن به مناسبت در باب های صلات و زکات سخن به میان آمده است.
بازگو کردن نمازی که به قصد قربت خوانده شده به دیگران، برای جلب توجّه آنان، موجب بطلان نماز نمی گردد.

خم شدن در مقابل کسی
رکوع و خم شدن در مقابل کسی به قصد بزرگ داشت و جلب محبّت او جایز است، امّا این عمل به قصد عبادت، مخصوص خداوند و برای غیر او حرام است.

جدا کردن کودکان و مادران در نماز باران
جدا کردن کودکان از مادرشان هنگام رفتن برای نماز باران به جهت جلب خشوع و گریۀ آنان مستحب است.

دادن مال و هدایا برای جلب کردن
...

پیشنهاد کاربران

بپرس