استجاره


مترادف استجاره: اجاره، استیجار، کرایه، پناه جویی، زنهارخواهی

لغت نامه دهخدا

( استجارة ) استجارة. [ اِ ت ِ رَ ] ( ع مص ) زنهار خواستن. ( منتهی الارب ). زینهار خواستن. ( تاج المصادر بیهقی ). طلب زینهار کردن. پناه بردن و بمعنی اجاره کردن در: اجاره و استجاره املاک غلط است ، زیرا اجاره کردن ، استیجار است. رجوع به مستجیر شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - پناه خواستن زنهار جستن ۲ - بمزد گرفتن کرایه کردن : اجاره و استجار. منازل . توضیح باین معنی غلط مشهور است بجای استیجار ( فرهنگ تازی پارسی ) .

فرهنگ معین

(اِ تِ رِ ) [ ع . استجارة ] (مص م . ) ۱ - پناه خواستن . ۲ - کرایه کردن .

فرهنگ عمید

اجاره دادن: استجارۀ منزل.

پیشنهاد کاربران

اِستجاره:
اِستیجار:
این دو کلمه را نباید به جای هم به کار برد. استجاره در عربی به معنای" پناه بردن" است ( مُسْتجیر به معنای "پناهنده" و مجیر به معنای "پناه دهنده" با این کلمه از یک ریشه است ) . بعضی آن را به معنای" اجاره کردن" به کار می برند و غلط است. در این معنی باید گفت استیجار ( مستأجر به معنی" اجاره کننده" و موجر به معنای" اجاره دهنده" با این کلمه هم ریخته است ) و به جای ترکیب غلطِ اجاره و استجاره بایدگفت: اجاره و استیجار.
...
[مشاهده متن کامل]

( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۲۳. )

پناه بردن

بپرس