نهبت من الاعمار ما لو حویته
لهنّئت الدنیا بانّک خالد.
مدحه بالنهایة فی الشجاعة اذاکثر قتلاه بحیث لو ورث اعمارهم لخلد فی الدنیا علی وجه یستتبعمدحه بکونه سبباً لصلاح الدنیا و نظامها حیث جعل الدنیا مهناة لخلوده. و لامعنی لتهنئة احد لشی لافائدة له فیه. کذا فی المطول. ( کشاف اصطلاحات الفنون ). به اصطلاح شعرا نوعی از صنایع شعری است که آنرا مدح موجه نیز خوانند و آن ستودن ممدوح است بمدحی که منتج مدح دیگر باشد. مثال : شاعر گوید:
آن کند کوشش تو بر اعدا
که کند بخشش تو بر دریا.
ز رشک ساعدش در خون نشسته
ید بیضا برنگ پنجه گل.
مفید بلخی ( آنندراج ).