استبغاء. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) جستن :استبغیته ؛ جستم او را. ( از منتهی الارب ). || اعانت خواستن. || مطلوب خواستن از کسی. || بر طلب داشتن کسی را. ( منتهی الارب ).