استبضاع

لغت نامه دهخدا

استبضاع. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) بضاعت ساختن. ( منتهی الارب ). سرمایه کردن مالی را. || آخریان فادادن. ( تاج المصادر بیهقی ). || نوعی از نکاح جاهلیت و ذلک ان تطلب المراءةمباشرة الرّجل لتنال منه الولد. ( از منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

تخمه گیری،
در این شیوه از جفت گیری، مردان، همسر یا دختر خود را به فردی توانمند می سپردند تا آن زن بتواند جنینی از وی به بطن گیرد.
لازم به ذکر است که این رسم فقط خاص اعراب نبوده و در اغلب تمدن های باستانی عملی به هنجار شناخته می شده است. به عنوان مثال در افسانه های یونانی، استاپیلوس staphylos که از داشتن فرزند ذکور رنج می برد، دختر خود را به بستر لیرکوس lyrcos می سپارد تا آرزوی خود را محقق کند. زیرا همسرشدیگر توان بارداری نداشته است.
...
[مشاهده متن کامل]

همچونین اسطوره پژوهان، انتساب برخی از فرزندان را به خدایانی نظیر زئوس، آپولون، پوسیدن، و قهرمانانی مانند هرکول تسئوس و . . . را نشانه ای از تخمه گیری دانسته و استفاده از نام ایزدان را ترفندی به منظور اختفاء نام پدر واقعی ی این دسته از نوزادان و ایضاً مشروع سازی این عمل تلقی کرده اند. با درنظرداشت این موضوع، باید سهراب را تخمه ی رستم دانست.

بپرس