استباق

لغت نامه دهخدا

استباق. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) بر یکدیگر پیشی گرفتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ). بر همدیگر پیشی گرفتن. پیشی گرفتن با کسی در دویدن و تاختن. || درگذشتن از جای. ( منتهی الارب ). || ترک کردن.( از منتهی الارب ). || با یکدیگر تیر انداختن. ( زوزنی ) ( منتهی الارب ). با همدیگر تیر انداختن.

فرهنگ فارسی

بریکدیگرپیشی گرفتن، پیشی جستن درتاختن ودویدن، درگذشتن ازجائی
( مصدر ) پیشی جستن پیشی گرفتن .

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص ل . ) پیشی جستن ، پیشی گرفتن .

پیشنهاد کاربران

استباق در لغت به معنی سبقت گرفتن دو یا چند نفر از یکدیگر است .
استبق الصراط :راه را گم کرد

بپرس