استَنیسلاو هرمن لِم ( استَنیسواو لم ) ( لهستانی: Stanisław Herman Lem؛ ؛ زاده ۱۲ سپتامبر ۱۹۲۱ – درگذشته ۲۷ مارس ۲۰۰۶ ) نویسندهٔ لهستانی آثار علمی–تخیلی بود. وی بیشتر به عنوان نویسندهٔ رُمان سولاریس مشهور است.
وی در ۱۲ سپتامبر ۱۹۲۱ در شهر لوو لهستان که هم اکنون بخشی از خاک اوکراین است در خانواده ای یهودی به دنیا آمد. پدر او پزشک حنجره شناس بود و خود او نیز قبل از جنگ جهانی دوم به پزشکی پرداخت. بعد از جنگ دوم به شهر کراکو نقل مکان کرد و به نوشتن داستان های علمی - تخیلی پرداخت، چرا که دستگاه سانسور دولت لهستان این نوع ادبی را بی زیان تشخیص داده بود.
با این همه، نخستین رمان او، بیمارستان تبدّل، [ ۲] به مدت هشت سال اجازهٔ انتشار نیافت تا آن که با مرگ ژوزف استالین در سال ۱۹۵۳ و آزادی های نسبی فرهنگی پس از آن به چاپ رسید.
در سال ۱۹۶۱، مشهورترین اثر او سولاریس منتشر شد که دو اقتباس سینمایی توسط آندری تارکوفسکی و استیون سودربرگ ) × یک اقتباس تلویزیونی به کارگردانی بوریس نیرنبورگ و یک اقتباس اُپرایی از آن توسط میشائل اوبست[ ۳] آلمانی انجام گرفت. لم هیچ گاه اقتباس های سینمایی سولاریس را نپذیرفت. او اقتباس تارکوفسکی را به دلیل آن که جهان بینی او در فیلم رعایت نشده و فیلم بیشتر بازتاب ذهنیات خود تارکوفسکی است، نپسندید و همین طور هم تلقی خود را از رمان با تارکوفسکی تماماً متفاوت می دانست. لم در جایی گفته: «تارکوفسکی می خواست نشان بدهد که کیهان، پلشت و ناخوشایند است و زمین دل نشین و زیبا. اما من متضاد با این تفکر، می نویسم و می اندیشم». در مورد اقتباس سودربرگ هم، فیلم را تا به پایان تماشا نکرد و در مقاله ای در مورد آن در وب سایت شخصیش نوشت: . . . «اگر «سولاریس» در مورد عشق یک زن و مرد به هم بود ( حالا چه روی زمین باشند چه در فضا ) قطعاً اسم آن «سولاریس» نبود! چیزی که من در «سولاریس» آن را مطرح کرده ام، مسئله رویارویی انسان در فضا با نوع خاصی از وجود است که نه انسان است و نه شباهتی به انسان ندارد. . ». [ ۴]
سبک نوشتار او «مبتنی بر دانش»، عمیقاً فلسفی و در برابر این صفات سرشار از طنز هوشمندانه و بازی های کلامی بود. آثار لم یکی از معدود آثاری است که برای نوع علمی - تخیلی نزد مخالفان این سَبک آبرو خرید و به ویژه از آخرین کتاب های او که بیشتر به جستار آینده شناسی و اخلاق در علم آینده می پردازد در کتاب های فلسفی نقل قول شد. اولینِ این نقل قول ها در سال ۱۹۸۱ توسط دو فیلسوف آمریکایی، داگلاس هوفشتاتر و دانیل بنت[ ۵] در کتاب شان، «منِ ذهن»[ ۶] انجام گرفت.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفوی در ۱۲ سپتامبر ۱۹۲۱ در شهر لوو لهستان که هم اکنون بخشی از خاک اوکراین است در خانواده ای یهودی به دنیا آمد. پدر او پزشک حنجره شناس بود و خود او نیز قبل از جنگ جهانی دوم به پزشکی پرداخت. بعد از جنگ دوم به شهر کراکو نقل مکان کرد و به نوشتن داستان های علمی - تخیلی پرداخت، چرا که دستگاه سانسور دولت لهستان این نوع ادبی را بی زیان تشخیص داده بود.
با این همه، نخستین رمان او، بیمارستان تبدّل، [ ۲] به مدت هشت سال اجازهٔ انتشار نیافت تا آن که با مرگ ژوزف استالین در سال ۱۹۵۳ و آزادی های نسبی فرهنگی پس از آن به چاپ رسید.
در سال ۱۹۶۱، مشهورترین اثر او سولاریس منتشر شد که دو اقتباس سینمایی توسط آندری تارکوفسکی و استیون سودربرگ ) × یک اقتباس تلویزیونی به کارگردانی بوریس نیرنبورگ و یک اقتباس اُپرایی از آن توسط میشائل اوبست[ ۳] آلمانی انجام گرفت. لم هیچ گاه اقتباس های سینمایی سولاریس را نپذیرفت. او اقتباس تارکوفسکی را به دلیل آن که جهان بینی او در فیلم رعایت نشده و فیلم بیشتر بازتاب ذهنیات خود تارکوفسکی است، نپسندید و همین طور هم تلقی خود را از رمان با تارکوفسکی تماماً متفاوت می دانست. لم در جایی گفته: «تارکوفسکی می خواست نشان بدهد که کیهان، پلشت و ناخوشایند است و زمین دل نشین و زیبا. اما من متضاد با این تفکر، می نویسم و می اندیشم». در مورد اقتباس سودربرگ هم، فیلم را تا به پایان تماشا نکرد و در مقاله ای در مورد آن در وب سایت شخصیش نوشت: . . . «اگر «سولاریس» در مورد عشق یک زن و مرد به هم بود ( حالا چه روی زمین باشند چه در فضا ) قطعاً اسم آن «سولاریس» نبود! چیزی که من در «سولاریس» آن را مطرح کرده ام، مسئله رویارویی انسان در فضا با نوع خاصی از وجود است که نه انسان است و نه شباهتی به انسان ندارد. . ». [ ۴]
سبک نوشتار او «مبتنی بر دانش»، عمیقاً فلسفی و در برابر این صفات سرشار از طنز هوشمندانه و بازی های کلامی بود. آثار لم یکی از معدود آثاری است که برای نوع علمی - تخیلی نزد مخالفان این سَبک آبرو خرید و به ویژه از آخرین کتاب های او که بیشتر به جستار آینده شناسی و اخلاق در علم آینده می پردازد در کتاب های فلسفی نقل قول شد. اولینِ این نقل قول ها در سال ۱۹۸۱ توسط دو فیلسوف آمریکایی، داگلاس هوفشتاتر و دانیل بنت[ ۵] در کتاب شان، «منِ ذهن»[ ۶] انجام گرفت.
wiki: استانیسلاو لم