استاندارد طلا یک سیستم پولی است که در آن واحد محاسبه اقتصادی استاندارد وزن ثابتی از طلا می باشد. تحت شرایط استاندارد طلا، پول رایج یا به صورت مسکوک براساس مقدار مشخصی از طلا محاسبه شده یا صادرکننده آن به صورت اسکناس ( اوراق بهادار ) بازپرداخت آن را به صورت طلا، و به طور متعارف بر مبنای یک مقدار ثابت از پیش تعیین شده، تضمین می نماید. واحدهای پولی استاندارد طلا می تواند داخلی باشند، و این به آن معنی است که دارندگان این اوراق بهادار می توانند در عوض آن پول دریافت کنند، یا تنها به صورت بین المللی است، که در این صورت تنها شمار معدودی از اشخاص ( حقوقی ) ، همچون بانک های مرکزی، حق دارند درخواست نمایند که آن را به طلا تبدیل کنند. پول های رایجی که در عوض مقادیر ثابتی از طلا برگردانده می شود، دارای نرخ ثابت مبادله ای میان یکدیگر هستند. اهداف مربوط به استاندارد طلا عبارتند از جلوگیری از گسترش تورمی منبع پولی، تا بتوان ارزش ثابت آن را در برابر دیگر قیمتها ( نرخها ) سنجید، و اجازه یافت تا گردش پولی گسترده تری، از جمله پایاپای تراکنشها، و با درجه بالاتری از اعتماد میان هردو مورد ثبات کمی و کیفی پول، برقرار نمود. استانداردهای طلا از انواع مختلف در دو شکل ملی و بین المللی به کاررفته است، و واحدهای پولی استاندارد طلا اغلب به عنوان یک واحد پولی در برابر واحدهایی با ارزش ثابت پایینتر استفاده می شود که مورد سنجش قرار گرفته اند. واحدهای پولی استاندارد طلا در گذشته شامل دوکات ونیزی و پوند استرلینگ بریتانیا در اواخر قرن ۱۹ بود. طلا مبنایی برای سیستم توافقنامه برتون وودز بود، که در ۱۹۷۱–۱۹۷۲ منسوخ گردید.
... [مشاهده متن کامل]
در تفکر جریان اصلی اقتصادی نوین، استاندارد طلا نامطلوب است زیرا به فروپاشی اقتصاد جهانی در اواخر دهه ۱۹۲۰ مربوط می شود، و عرضه و تقاضا را برهم انباشته می سازد که ابزار بسیار مناسبتری برای تنظیم نرخهای بهره، عرضه پول و پایه پولی هستند. اما، نظریات متعدد دیگری برای شرایط اقتصادی متلاطم ارائه شده که در این زمان وجود دارند. با این که استاندارد طلا هم اکنون مورد استفاده قرار نمی گیرد، ( اما ) به دلیل احیاء مجدد و شکل دادن به بخشی از نظریه اساسی سیاست پولی به عنوان ملاکی برای مقایسه دیگر نظام های پولی، دارای طرفدارانی است. هواداران یکی از استانداردهای متعدد طلا در این مورد بحث می کنند که طلا تنها مقیاس بین المللی ( تعیین ) ارزش می باشد، و آن که استانداردهای طلا با جلوگیری از ایجاد عرضه نامحدود پول در شکل پول بدون پشتوانه، مانع از تورم شده و مناسب ترین مبنای نظری را برای یک نظام پولی فراهم می سازد.
... [مشاهده متن کامل]
در تفکر جریان اصلی اقتصادی نوین، استاندارد طلا نامطلوب است زیرا به فروپاشی اقتصاد جهانی در اواخر دهه ۱۹۲۰ مربوط می شود، و عرضه و تقاضا را برهم انباشته می سازد که ابزار بسیار مناسبتری برای تنظیم نرخهای بهره، عرضه پول و پایه پولی هستند. اما، نظریات متعدد دیگری برای شرایط اقتصادی متلاطم ارائه شده که در این زمان وجود دارند. با این که استاندارد طلا هم اکنون مورد استفاده قرار نمی گیرد، ( اما ) به دلیل احیاء مجدد و شکل دادن به بخشی از نظریه اساسی سیاست پولی به عنوان ملاکی برای مقایسه دیگر نظام های پولی، دارای طرفدارانی است. هواداران یکی از استانداردهای متعدد طلا در این مورد بحث می کنند که طلا تنها مقیاس بین المللی ( تعیین ) ارزش می باشد، و آن که استانداردهای طلا با جلوگیری از ایجاد عرضه نامحدود پول در شکل پول بدون پشتوانه، مانع از تورم شده و مناسب ترین مبنای نظری را برای یک نظام پولی فراهم می سازد.