استادنگاه. [اِ دَ ] ( اِ مرکب ) ایستادنگاه. جای اِستادن. موقف : جیاءة؛ استادنگاه آب. جیه ؛ استادنگاه آب. جئه ؛ استادنگاه آب. خرنق ؛ استادنگاه آب. تنور؛ استادنگاه آب. وادی. جائزه ؛ استادنگاه آب کش بر چاه. ( منتهی الارب ).