اسبل تو

لغت نامه دهخدا

اسبل تو. [ اُ ب ُ ت َ / تُو ] ( اِ مرکب ) ( از: اسبل ، مصحف سپرز + تو، صورتی از تب ) خون میز سپرزی. زهره تو. بیماری اسب و گوسفند و بز و شتر.

فرهنگ فارسی

بیماری اسب و گوسفند بز و شتر

پیشنهاد کاربران

بپرس