اسبانج

لغت نامه دهخدا

اسبانج. [ اِ ن َ ] ( اِ ) اسفناج. اسپناج. ( جهانگیری ). اسفَنَج. ( شعوری ). رجوع به اسپانج شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس