اسباخ

لغت نامه دهخدا

اسباخ. [ اِ ] ( ع مص ) شورناک گردیدن زمین. ( منتهی الارب ). || به زمین شوره رسیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). به زمین شور رسیدن. ( زوزنی ) ( منتهی الارب ). به زمین شوره دررفتن.

فرهنگ فارسی

شورناک گردیدن زمین

دانشنامه عمومی

آسباخ (بیرکنفلد). آسباخ ( به آلمانی: Asbach ) یک شهر در آلمان است که در Birkenfeld واقع شده است. [ ۲] آسباخ ۱۶۳ نفر جمعیت دارد.
عکس آسباخ (بیرکنفلد)عکس آسباخ (بیرکنفلد)عکس آسباخ (بیرکنفلد)

آسباخ (وشتروالد). آسباخ ( به آلمانی: Asbach ) یک شهر در آلمان است که در Neuwied واقع شده است. [ ۲] آسباخ ۷٬۰۵۱ نفر جمعیت دارد.
عکس آسباخ (وشتروالد)عکس آسباخ (وشتروالد)عکس آسباخ (وشتروالد)عکس آسباخ (وشتروالد)

اسباخ ( به آلمانی: Eßbach ) یک شهر در آلمان است که در Ranis - Ziegenrück واقع شده است. [ ۲] اسباخ ۲۵۸ نفر جمعیت دارد.
عکس اسباخعکس اسباخعکس اسباخ
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس