دیکشنری
مترجم
بپرس
اسباب چینی
/~asbAbCini/
مترادف اسباب چینی
: تبانی، توطئه، دسیسه، ساخت وپاخت، تمهیدمقدمه، مقدمه چینی
معنی انگلیسی
:
plot
,
intrigue
,
malice
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اسباب چینی. [ اَ ] ( حامص مرکب ) تهیه مقدمات عملی برعلیه کسی. توطئه. و با فعل کردن استعمال شود.
فرهنگ فارسی
تهی. مقدمات عملی علیه کسی یا کسانی توطئه .
فرهنگ معین
( ~. ) [ ع - فا. ] (حامص . ) توطئه .
فرهنگ عمید
ساختن و فراهم کردن دستاویز و بهانه برای گرفتار کردن و به زحمت انداختن کسی، فتنه انگیزی.
پیشنهاد کاربران
اسباب چینی: [عامیانه، اصطلاح] دسیسه چینی، توطئه چینی .
انتریک
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها