اسب افکندن
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
اسب افکندن ؛ اسب به میدان تاختن :
چو اسب افکند لشکر از هر دو روی
نباید که گردان پرخاشجوی
بیایند و ماند تهی قلبگاه
اگرچند بسیار باشد سپاه.
فردوسی.
چو اسب افکند لشکر از هر دو روی
نباید که گردان پرخاشجوی
بیایند و ماند تهی قلبگاه
اگرچند بسیار باشد سپاه.
فردوسی.