دیکشنری
مترجم
بپرس
اساورزن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اساورزن. [ ] ( اِخ ) پسرعم کیخسرو. ( مجمل التواریخ و القصص ص 91 ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک