اسان گیر

/~AsAngir/

معنی انگلیسی:

lenient, easy-going, lax, cavalier, complaisant, easygoing, permissive, soft

لغت نامه دهخدا

( آسان گیر ) آسان گیر. ( نف مرکب ) سهل انگار. مداهن.

( آسان گیر ) ( اسم ) آنکه کارها را بر خود آسان گیرد سهل انگار .
سهل انگار مداهن

( آسان گیر ) آن که کارها و پیشامدها را بر خود آسان گیرد و سهل شمارد، سهل انگار.

permissive (صفت)

مجاز، روا، اسان گیر

easygoing (صفت)

اسان، بی قید، اسان گیر

lenient (صفت)

ملین، ملایم، اسان گیر، با گذشت، بامدارا

متساهل

به معنی انسان های با گذشت
که درک مطلب میشه
درس 12 پایه نهم

کسی که سخت گیری نمی کند

بی شیله پیله