اسامی. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ اسماء. جج ِ اسم. ( غیاث اللغات ). نامها : حاضران گفتند تفصیل اسامی ایشان بازگوی. ( کلیله و دمنه ). اسامی ساکنان کوی او دریک ورق دیدم در آن دیباچه دولت حدیث ما نمیگنجد.
امیرحسن دهلوی.
اسامی. [ اُ می ی ] ( ص نسبی ) منسوب به أسامةبن زید حب رسول ( ص ). ( انساب سمعانی ).
فرهنگ فارسی
نامها، جمع اسم ( اسم ) جمع اسم نامها اسمها اسامه بن زید حب رسول
فرهنگ معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ اسم ، نام ها، اسم ها.
فرهنگ عمید
= اسم
جدول کلمات
اسما
پیشنهاد کاربران
به این گونک از اواج ( کلمه ) ها سرواج /سرواژ میگویند islamic republic of iran = i. r. i ؛ یعنی واج هایی ک ابتدای هر واژه آمده برای منو و لیست که نشان دهنده نام و عنوان هر چیزی میباشد از بَرچِک و برای اسامی از سرنام بهره میبریم یعنی اسامی یا نام های مهم و اصلی ... [مشاهده متن کامل]