اساف
لغت نامه دهخدا
اساف. [ اَ ]( اِخ ) ابن انمار. صحابی است. ( قاموس الاعلام ترکی ).
اساف. [ اِ ] ( اِخ ) ابن نهیک. صحابی است. ( قاموس الاعلام ترکی ). یا اساف پدر نهیک است. ( منتهی الارب ).
اساف. [ اَس ْ سا ] ( اِخ ) مصنف کتاب ینبوع الحکمة که آنرا بفارسی ترجمه کردند و اساف نامه نام نهادند. ( آنندراج ).
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] إساف. اساف از بت های مشرکان مکه در روزگار جاهلیت است. «اساف» (به کسر و فتح همزه) از بت های نام آور مکه بوده که پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلّم) در فتح مکه آن را همراه دیگر بت ها شکست. از آن همراه بتی به نام « نائله» یاد می کنند.
اساف و نائله زن و مردی یمنی هستند که در کعبه مسخ شدند و مردم آنها را برای عبرت دیگران، جلوی کعبه نصب کردند. «اساف» را به صورت مرد و « نائله» را زنی دانسته اند که در سعی صفا و مروه، آنها را استلام می کردند.
اساف و نائله زن و مردی یمنی هستند که در کعبه مسخ شدند و مردم آنها را برای عبرت دیگران، جلوی کعبه نصب کردند. «اساف» را به صورت مرد و « نائله» را زنی دانسته اند که در سعی صفا و مروه، آنها را استلام می کردند.
[ویکی فقه] اساف از بت های مشرکان مکه در روزگار جاهلیت است. «اساف» (به کسر و فتح همزه) از بت های نام آور مکه
اساف و نائله زن و مردی یمنی هستند که در کعبه مسخ شدند و مردم آنها را برای عبرت دیگران، جلوی کعبه نصب کردند. «اساف» را به صورت مرد و « نائله» را زنی دانسته اند که در سعی صفا و مروه، آنها را استلام می کردند.
سالم، عبدالعزیز، تاریخ عرب قبل از اسلام، ترجمه باقر صدری نیا، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول، پ ۱۳۸۰ش، ص۳۸۰.
درباره تطور واژه «اساف» آگاهی در دست نیست. تنها می دانیم که این نام در میان عرب رایج بوده است. این واژه از ماده «ا س ف» به معنای اندوه و خشم است.
العین، الخلیل بن أحمد الفراهیدی، ج۷، ص۳۱۱.
آن گاه که مردم آن ها را بدان صورت یافتند، برای عبرت دیگران، اساف را کنار حجرالاسود و نائله را کنار رکن یمانی
مسند الشامیین، ج۴، ص۷۷.
...
اساف و نائله زن و مردی یمنی هستند که در کعبه مسخ شدند و مردم آنها را برای عبرت دیگران، جلوی کعبه نصب کردند. «اساف» را به صورت مرد و « نائله» را زنی دانسته اند که در سعی صفا و مروه، آنها را استلام می کردند.
سالم، عبدالعزیز، تاریخ عرب قبل از اسلام، ترجمه باقر صدری نیا، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول، پ ۱۳۸۰ش، ص۳۸۰.
درباره تطور واژه «اساف» آگاهی در دست نیست. تنها می دانیم که این نام در میان عرب رایج بوده است. این واژه از ماده «ا س ف» به معنای اندوه و خشم است.
العین، الخلیل بن أحمد الفراهیدی، ج۷، ص۳۱۱.
آن گاه که مردم آن ها را بدان صورت یافتند، برای عبرت دیگران، اساف را کنار حجرالاسود و نائله را کنار رکن یمانی
مسند الشامیین، ج۴، ص۷۷.
...
wikifeqh: إساف
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید