اساغه

لغت نامه دهخدا

( اساغة ) اساغة. [ اِ غ َ ] ( ع مص ) بگواریدن. گوارانیدن شراب را. ( منتهی الارب ). به حلق فروبردن شراب بطور سهل و لینت. به گلو فروبردن. ( تاج المصادر بیهقی ). رفتن آب و طعام به گلو. || مهلت دادن : اَسِغْ لی غصتی ؛ ای امهلنی. ( منتهی الارب ). || تمام و کامل شدن چیزی به چیزی : اساغ فلان بفلان ؛ تمام شد کار او بدان و ذلک انه یرید عدّةرجال او دراهم فیبقی واحد به یتم الامر فاذا اصابه قیل اساغ به و فی الکثیر اساغوا بهم. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

کلمه ( اساغه ) به معنای جریان دادن نوشیدنی ها در حلق است ، وقتی گفته می شود ( ساغ الشراب ) معنایش این است که نوشیدنی را در حلق خود می ریخت ، و وقتی گفته می شود ( اسغته الشراب ) معنایش این است که من نوشیدنی را در حلق او ریختم .

بپرس