ازیلی

لغت نامه دهخدا

ازیلی. [ اَ] ( اِخ ) شهری است در مغرب ، اندر بلاد بربر، پس از طنجة در زاویه خلیجی که بسوی شام کشد و بر آن سوری است متعلق بدماغه ای که در دریا پیش رود. سور مزبور زیباست و شراب اهالی از چاه هائی با آب خوشگوار است. ابن حوقل گوید: راه برقة بازیلی ، از کنار بحرالخلیج تا دهانه بحرالمحیط است و سپس از سمت چپ ببحرالمحیط متمایل شود. ( معجم البلدان ). و مؤلف قاموس الاعلام ترکی گوید: ازیلی قصبه ای است در اقصای مغرب بغاز سبته.

دانشنامه آزاد فارسی

آزیلی. آزیلی (Azilian)
دورۀ باستان شناختیِ پس از پایان عصر پارینه سنگی(عصر حجر). به عنوان قدیمی ترین فرهنگ عصر میان سنگیدر اروپای غربی انگاشته می شود. این دوره ابتدا در لو مَس دازیل، غاری در آریژفرانسه، شناخته شد.

پیشنهاد کاربران

بپرس