پیشنهادِ واژه یِ " آزگفتن" به جایِ " اظهار کردن، بیان کردن":
" آزگفتن " از پیشوندِ " آز" و کارواژه یِ " گفتن" ساخته شده است.
پیشوندِ " آز" برآمده از پیشوندِ " اوز، اوس" در زبانهایِ اوستایی و پارسیِ میانه است و عملگری برای نشان دادنِ " بیرون، به بیرون" می باشد؛چراکه فرآیندِ "اظهار/بیان کردن" فرآیندی "رو به بیرون" است و در این فرآیند "سخن و گفته به بیرون رانده می شود".
... [مشاهده متن کامل]
شاید بپرسید که چرا پیشوندِ " اوز، اوس" را به جایِ " آز" بکار نمی برم؟
چون در راستایِ یکسان سازیِ پیشوندها و از آنجایی که در واژگانی همچون " آزمون، آزمایش، آزگار و. . . " این پیشوند بدین ریخت برجای مانده است، پس از همین ریختِ " آز" بهره می گیریم.
ما می توانیم واژگانی همچون " آزگویه، آزگفت و. . . " را از کارواژه یِ " آزگفتن" بیرون بکشیم.
" آزگفتن " از پیشوندِ " آز" و کارواژه یِ " گفتن" ساخته شده است.
پیشوندِ " آز" برآمده از پیشوندِ " اوز، اوس" در زبانهایِ اوستایی و پارسیِ میانه است و عملگری برای نشان دادنِ " بیرون، به بیرون" می باشد؛چراکه فرآیندِ "اظهار/بیان کردن" فرآیندی "رو به بیرون" است و در این فرآیند "سخن و گفته به بیرون رانده می شود".
... [مشاهده متن کامل]
شاید بپرسید که چرا پیشوندِ " اوز، اوس" را به جایِ " آز" بکار نمی برم؟
چون در راستایِ یکسان سازیِ پیشوندها و از آنجایی که در واژگانی همچون " آزمون، آزمایش، آزگار و. . . " این پیشوند بدین ریخت برجای مانده است، پس از همین ریختِ " آز" بهره می گیریم.
ما می توانیم واژگانی همچون " آزگویه، آزگفت و. . . " را از کارواژه یِ " آزگفتن" بیرون بکشیم.