ازورار. [ اِ وِ ] ( ع مص ) اِزْویرا. برگشتن از چیزی. میل کردن از چیزی. ( منتهی الارب ). بچسبیدن از. ( تاج المصادر بیهقی )( زوزنی ). بگردیدن از چیزی. کژ شدن. ( منتهی الارب ).