ازمید
لغت نامه دهخدا
ازمید. [ اِ ] ( اِخ ) ( خلیج... ) خلیج باریک و درازیست در انتهای شرقی بحر مرمره که به اندرون خطه قوجه ایلی کشیده شده این خلیج تا خلیج کوچکی که بواسطه بحر مرمره در بین بوزبرونی و استانبول تشکیل میشود امتداد نمی یابد بلکه از محاذات دو دماغه واقع در جنوب غربی کبزه و شمال شرقی یالوه آغاز کرده و تقریباً در 18 هزارگزی مشرق طاوشانجی و وارمه دو زبانه از طرفین احداث و درنتیجه بسیار باریک میشود و بتدریج توسعه یافته خلیج دیگری در داخل بوجود می آورد و باز در امتداد 28 هزارگز در نتیجه باریک شدن سواحل خویش خلیج سومی احداث می کند که طول و عرض آن به 7 هزارگز بالغ می شود. و شهر ازمید در ساحل شمال شرقی همین خلیج واقع است و خلیج ازمید سه خلیج تودرتو تولید می کند که دارای 50 هزارگز طول است و عرض آن در پهن ترین نقاط از 10 هزارگزتجاوز نمی کند. جهت غربی این خلیج مسدود نیست و در دو محل تنگه دارد ولی از دخول امواج لدوس به ازمید نمیتواند ممانعت کند و موقع لنگرگاه ندارد بهمین لحاظ ازمید بلنگرگاهی مصنوعی محتاج است. در امتداد ساحل شمالی خلیج ، خط آهن ازمید است. ( قاموس الاعلام ترکی ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید