ازمایش سخت


معنی انگلیسی:
ordeal

مترادف ها

tribulation (اسم)
رنج، عذاب، محنت، اختلال، ازمایش سخت

gaff (اسم)
خاده، گفتار بیهوده، چنگک، حیله، نیزه، سیخک، قهقهه، شوخی فریبنده، ازمایش سخت، تفریحگاه ارزان، قلاب یانیزه خاردار ماهی گیری

فارسی به عربی

خطاف , مهنة

پیشنهاد کاربران

بپرس