ازما

/~AzmA/

معنی انگلیسی:
testing, tester

فرهنگ اسم ها

اسم: آزما (پسر) (فارسی) (تلفظ: āz(e)mā) (فارسی: آزما) (انگلیسی: azma)
معنی: آزماینده، امتحان کننده، بیازما، آزمایش کن
برچسب ها: اسم، اسم با ا، اسم پسر، اسم فارسی

لغت نامه دهخدا

( آزما ) آزما. [ زْ / زِ ] ( نف مرخم ) آزمای. مخفف آزماینده ، و آن گاه که با اسمی مرکب شود، چنانکه در بخت آزما، جنگ آزما، دروغ آزما، رزم آزما، زورآزما، مهرآزما، هجرآزما، بمعانی مختلف آید. در جنگ آزمای ، نبردآزمای و رزم آزمای و امثال آن به معنی دهنده و کننده جنگ و نبرد و رزم است :
سراپا بپوشید زآهن قبای
میان بست بر کین رزم آزمای.
فردوسی.
که امروز سهراب جنگ آزمای
چگونه بخنگ اندر آورد پای ؟
فردوسی.
بفرمود تا جهن رزم آزمای
شود با بزرگان لشکر زجای.
فردوسی.
چنین گفت بهرام جنگ آزمای
بنزد بزرگان پاکیزه رای.
فردوسی.
و در دروغ آزمای به معنی گوینده دروغ است :
دروغ آزمای است چرخ بلند
گهی شاد دارد گهی مستمند.
فردوسی.
و در مهرآزمای و زورآزمای و مانند آن بمعنی ورزنده مهر و ورزنده زور باشد :
به تنهائی سخنهائی سرایان
که گویند آن سخن مهرآزمایان.
( ویس و رامین ).
بزندان فرستادش از بارگاه
که زورآزمای است بازوی جاه.
سعدی.
و در هجرآزمای و نظایر آن به معنی متحمل و بَرَنده باشد:
زندواف زندخوان چون عاشق هجرآزمای
دوش بر گلبن همی تا روز ناله زار کرد.
فرخی.

فرهنگ فارسی

( آزما ) ( اسم ) در ترکیبات بمعنی آزماینده آید : بخت آزما جنگ آزما رزم آزما.

فرهنگ معین

( آزما ) (ی ) (ص فا. ) در ترکیبات به معنی آزماینده آید: جنگ آزما، بخت آزما، رزم آزما.

فرهنگ عمید

( آزما ) ۱. = آزمودن
۲. آزماینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر ): بخت آزما، جنگ آزما، رزم آزما، زورآزما.

واژه نامه بختیاریکا

( اِزما ) ( ● ) ؛ آزماینده؛ آزمون گیرنده

پیشنهاد کاربران

تست، آزمون، آزمایش، امتحان پس دادن در زبان ملکی گالی بشکرد

بپرس