ازقیالیغ. [ ] ( اِخ ) پسر چوچی. ( جامع التواریخ رشیدی ج 3 ص 15 ). و بلوشه مصحح آن کتاب گوید اصلاح کلمه میسر نشد. ( تعلیقات فرانسه همان کتاب ص 24 ).