ازقر

لغت نامه دهخدا

ازقر. [ ] ( اِخ ) قضائی است در سنجاق فزان از ولایت طرابلس غرب ، و در جهت غربی لوا واقع شده ، سکنه آن از اقوام بربریه موسوم به توارق اند و زبانی مخصوص دارند و بعربی نیز تکلم کنند. اراضی آن خشک و ریگزار است و فقط در بعض وادیها درختان سرو و زیتون دیده میشود. ( قاموس الاعلام ترکی ).

پیشنهاد کاربران

در زبان لری بختیاری به معنی
آنقدر
ازقر کار نی کنی تا گندس درا::
آنقدر کار نمی کنی تا گندش
در آید.
ایقر::اینقدر

بپرس