دیکشنری
مترجم
بپرس
ازغان
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
ازغان. [ اِ ] ( ع اِ )ج ِ وَزَغَة. ( منتهی الارب ) ( قطر المحیط ). وِزْغان.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها