ازرت

لغت نامه دهخدا

ازرت. [ اَرَ ] ( اِخ ) موضعی در انزان ، کوه هزارجریب. ( سفرنامه مازندران و استراباد رابینو بخش انگلیسی ص 123 ).

ازرة. [ اِ رَ ] ( ع اِ ) هیئت ازارپوشی. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

موضعی در انزان کوه هزار جریب

پیشنهاد کاربران

آزَرِتَ ( اوستایی ) 1ـ آزرده، اذیت شده، رنج بلا ـ مصیبت دیده 2ـ خسته.

بپرس