ازاربند

لغت نامه دهخدا

ازاربند. [ اِ ب َ] ( اِ مرکب ) همیان. ( منتهی الارب ). || بندشلوار. آنچه که شلوار و تنبان به آن بندند. ( آنندراج ). تُکّه. بندِ ازار. شلواربند. بند تنبان : دست اندر زیر کرد [ حسنک ] و ازاربند استوار کرد و پایچهای ازار ببست. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 183 ).

فرهنگ فارسی

بندازار، بندشلوار، بندتنبان
( اسم ) ۱ - بند شلوار آنچه که شلوار و تنبان بدان بندند . ۲ - همیان .

فرهنگ عمید

بند شلوار.

پیشنهاد کاربران

بپرس