آزار و اذیت دیوکلتیانی. آزار بزرگ یا آزار دیوکلتیانی ( انگلیسی: Diocletianic Persecution ) آخرین و خشونت بارترین دورهٔ آزار و اذیت مسیحیان در امپراتوری روم بود. در ۳۰۳ میلادی امپراتورهای روم دیوکلتیان، ماکسیمیان، گالریوس و کنستانتیوس کلوروس مجموعه ای از فرمان ها را صادر کردند که حقوق مسیحیان را لغو می کرد و مسیحیان را وادار می ساخت به آیین های دینی سنتی روی بیاورند. این آزارها در سرزمین های مختلف امپراتوری شکل های مختلفی به خود می گرفت. در گال روم و بریتانیای روم این آزارها خفیف بودند و در استان های شرقی بسیار شدید. امپراتور گالریوس برخی از این آزارها را با فرمان سردیکا در ۳۱۱ میلادی متوقف کرد ولی فرمان میلان از سوی امپراتورها کنستانتین بزرگ و لیسینیوس در سال ۳۱۳ میلادی به عنوان پایان رسمی آزار بزرگ شناخته می شود.
آزار بزرگ مسیحیان، که همزمان با اعدام پیروان آیین مانوی نیز بود، نتوانست از گسترش مسیحیت جلوگیری کند و تا ۳۲۴ میلادی مسیحیت مذهب رسمی امپراتوری شده بود.
امپراتوری روم وسعت خود را با زور به دست آورد. اما برای کنترل چنین امپراتوری وسیعی، نیاز به جلب همکاری مردم تابع خود داشت. این کار را به طرق مختلف انجام داد. روم به جای مجازات کشورهای تسخیر شده، اغلب با آنها به عنوان متحد رفتار می کرد و آنها را تشویق می کرد تا در شکوه و ثروت ساختن امپراتوری شرکت کنند. امپراتوری روم به مردمان کمتر پیشرفته تر از روم در گال روم، بریتانیای روم و اسپانیا، تمدنی پیشرفته با زبان نوشتاری ( لاتین ) ، سیستم حقوقی و شهرهایی با مدیریت خوب ارائه کرد. مردم بخش شرقی امپراتوری - یونان، آسیای صغیر، خاورمیانه و مصر - قبلاً عمیقاً تحت تأثیر تمدن یونان قرار گرفته بودند. روم این تمدن را به رسمیت شناخت و به آن احترام گذاشت.
مذهب در روم باستان شامل بسیاری از خدایان اصلی و فرعی بود که در راس آنها خدای آسمان، ژوپیتر قرار داشت. در باور رومیان، نوعی قرارداد بین مردم و خدایانشان وجود داشت. در ازای انجام مراسم مذهبی، خدایان، مورد نیاز رومیان، سعادت، سلامتی و موفقیت نظامی را تضمین می کردند. مانند رومیان، تقریباً همه مردمان تسخیر شده چندخداپرست بودند. آنها خدایان خود را می پرستیدند که فکر می کردند از آنها محافظت می کند. از آنجایی که آنها معتقد بودند که مردمان دیگر خدایان خود را دارند، شرکت در جشنواره های بزرگداشت خدایان رومی را نسبتاً آسان می یافتند و موضوع صرفاً احترام به رومیان بود. در عوض، رومیان معابدی ساختند و برای خدایان مردمان تسخیر شده قربانی کردند. با گذشت زمان، خدایان مردمان دیگر در میان رومیان محبوبیت زیادی پیدا کردند. رومی ها در واقع خدایان یونان را با خدایان خود یکی می دانستند. برای مثال، ژوپیتر و زئوس به عنوان یک خدا در نظر گرفته می شدند. هنگامی که خدایان یونانی - رومی نیازهای آنها را برآورده نکردند، بسیاری از رومی ها از شرق به فرقه های اسرارآمیز پیوستند. آیین ایزیس، الهه مصری، در آغاز قرن اول امپراتوری را فرا گرفت. آیین میترا، خدای خورشید ایرانی، برای سربازان محبوبیت خاصی پیدا کرد ( و برای امپراتوری مفید بود زیرا شجاعت را آرمانی می کرد ) .
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفآزار بزرگ مسیحیان، که همزمان با اعدام پیروان آیین مانوی نیز بود، نتوانست از گسترش مسیحیت جلوگیری کند و تا ۳۲۴ میلادی مسیحیت مذهب رسمی امپراتوری شده بود.
امپراتوری روم وسعت خود را با زور به دست آورد. اما برای کنترل چنین امپراتوری وسیعی، نیاز به جلب همکاری مردم تابع خود داشت. این کار را به طرق مختلف انجام داد. روم به جای مجازات کشورهای تسخیر شده، اغلب با آنها به عنوان متحد رفتار می کرد و آنها را تشویق می کرد تا در شکوه و ثروت ساختن امپراتوری شرکت کنند. امپراتوری روم به مردمان کمتر پیشرفته تر از روم در گال روم، بریتانیای روم و اسپانیا، تمدنی پیشرفته با زبان نوشتاری ( لاتین ) ، سیستم حقوقی و شهرهایی با مدیریت خوب ارائه کرد. مردم بخش شرقی امپراتوری - یونان، آسیای صغیر، خاورمیانه و مصر - قبلاً عمیقاً تحت تأثیر تمدن یونان قرار گرفته بودند. روم این تمدن را به رسمیت شناخت و به آن احترام گذاشت.
مذهب در روم باستان شامل بسیاری از خدایان اصلی و فرعی بود که در راس آنها خدای آسمان، ژوپیتر قرار داشت. در باور رومیان، نوعی قرارداد بین مردم و خدایانشان وجود داشت. در ازای انجام مراسم مذهبی، خدایان، مورد نیاز رومیان، سعادت، سلامتی و موفقیت نظامی را تضمین می کردند. مانند رومیان، تقریباً همه مردمان تسخیر شده چندخداپرست بودند. آنها خدایان خود را می پرستیدند که فکر می کردند از آنها محافظت می کند. از آنجایی که آنها معتقد بودند که مردمان دیگر خدایان خود را دارند، شرکت در جشنواره های بزرگداشت خدایان رومی را نسبتاً آسان می یافتند و موضوع صرفاً احترام به رومیان بود. در عوض، رومیان معابدی ساختند و برای خدایان مردمان تسخیر شده قربانی کردند. با گذشت زمان، خدایان مردمان دیگر در میان رومیان محبوبیت زیادی پیدا کردند. رومی ها در واقع خدایان یونان را با خدایان خود یکی می دانستند. برای مثال، ژوپیتر و زئوس به عنوان یک خدا در نظر گرفته می شدند. هنگامی که خدایان یونانی - رومی نیازهای آنها را برآورده نکردند، بسیاری از رومی ها از شرق به فرقه های اسرارآمیز پیوستند. آیین ایزیس، الهه مصری، در آغاز قرن اول امپراتوری را فرا گرفت. آیین میترا، خدای خورشید ایرانی، برای سربازان محبوبیت خاصی پیدا کرد ( و برای امپراتوری مفید بود زیرا شجاعت را آرمانی می کرد ) .
wiki: آزار و اذیت دیوکلتیانی