آزار جنسی. آزارِ جِنسی (sexual harassment)
آزاردادن و تحمیل میل جنسی به دیگری، به رغم میل او. این اصطلاح در اوایل دهۀ ۱۹۷۰ در امریکا، درپی اعتراض گروه هایی از زنان به نحوۀ برخورد با آنان در محیط های کاری باب شد و در ابتدا بیشتر مسئله ای شخصی تلقی می شد تا اجتماعی. رایج ترین شکل آزار جنسی آزارهای کلامی است، نظیر شوخی های جنسی، حرف های زننده، طرح درخواست های جنسی و کنایه های جنسی. آزارهای جنسی ممکن است غیرکلامی باشند، نظیر ایما و اشاره هایی با معانی جنسی، هرزه نگاری آشکار و امثال آن. شکل دیگر آزارهای جنسی آزارهای جسمانی اند، نظیر تماس های بدنی. جدی ترین آزارهای جنسی تلاش برای تجاوز به عنف با وعدۀ برخورداری از مزایای شغلی یا تهدید به محرومیت از آن است. آزار جنسی عموماً با اجبار توأم است، نه با تحریکِ میل جنسی و تلاش برای برقراری رابطۀ عاطفی دوطرفه. زنان تقریباً ۹۰ درصد از افرادی را تشکیل می دهند که با آزار جنسی مواجه می شوند و بیش از نیمی از زنان کارگر در کشورهای غربی طعم نوعی از این آزارها را چشیده اند. در این کشورها آزار جنسی بسیار رواج دارد و از مسائلی است که همۀ سازمان های بزرگ با آن دست به گریبان اند. نبود امنیت برای زنان یکی از مشکلات جدّی در اجتماعات غربی است. تقریباً دوسوم از زنانِ آزاردیده احساسِ اضطراب دایمی یا سرافکندگی می کنند و این امر توانایی های کاری آن ها را کاهش می دهد و در قوۀ تمیز و قدرت تمرکز آنان اختلال ایجاد می کند. آزار جنسی ممکن است به اختلال در خواب، فقدان اعتماد به نفس، تضعیف روحیه، کارگریزی و استعفا از کار نیز بیانجامد. در بسیاری از شرکت ها، دانشگاه ها، مدارس و مراکز دولتی در کشورهای یادشده تدابیری برای نحوۀ برخورد با شکل های رایج آزار جنسی اندیشیده شده و مصادیق آزار جنسی تعیین شده اند؛ اغلب جوامع بدین نتیجه رسیده اند که نباید آزار جنسی را نادیده گرفت و کسانی را که با آزار جنسی مواجه می شوند، باید سریعاً و با جدیت و به شکلی محرمانه درمان کرد.
آزاردادن و تحمیل میل جنسی به دیگری، به رغم میل او. این اصطلاح در اوایل دهۀ ۱۹۷۰ در امریکا، درپی اعتراض گروه هایی از زنان به نحوۀ برخورد با آنان در محیط های کاری باب شد و در ابتدا بیشتر مسئله ای شخصی تلقی می شد تا اجتماعی. رایج ترین شکل آزار جنسی آزارهای کلامی است، نظیر شوخی های جنسی، حرف های زننده، طرح درخواست های جنسی و کنایه های جنسی. آزارهای جنسی ممکن است غیرکلامی باشند، نظیر ایما و اشاره هایی با معانی جنسی، هرزه نگاری آشکار و امثال آن. شکل دیگر آزارهای جنسی آزارهای جسمانی اند، نظیر تماس های بدنی. جدی ترین آزارهای جنسی تلاش برای تجاوز به عنف با وعدۀ برخورداری از مزایای شغلی یا تهدید به محرومیت از آن است. آزار جنسی عموماً با اجبار توأم است، نه با تحریکِ میل جنسی و تلاش برای برقراری رابطۀ عاطفی دوطرفه. زنان تقریباً ۹۰ درصد از افرادی را تشکیل می دهند که با آزار جنسی مواجه می شوند و بیش از نیمی از زنان کارگر در کشورهای غربی طعم نوعی از این آزارها را چشیده اند. در این کشورها آزار جنسی بسیار رواج دارد و از مسائلی است که همۀ سازمان های بزرگ با آن دست به گریبان اند. نبود امنیت برای زنان یکی از مشکلات جدّی در اجتماعات غربی است. تقریباً دوسوم از زنانِ آزاردیده احساسِ اضطراب دایمی یا سرافکندگی می کنند و این امر توانایی های کاری آن ها را کاهش می دهد و در قوۀ تمیز و قدرت تمرکز آنان اختلال ایجاد می کند. آزار جنسی ممکن است به اختلال در خواب، فقدان اعتماد به نفس، تضعیف روحیه، کارگریزی و استعفا از کار نیز بیانجامد. در بسیاری از شرکت ها، دانشگاه ها، مدارس و مراکز دولتی در کشورهای یادشده تدابیری برای نحوۀ برخورد با شکل های رایج آزار جنسی اندیشیده شده و مصادیق آزار جنسی تعیین شده اند؛ اغلب جوامع بدین نتیجه رسیده اند که نباید آزار جنسی را نادیده گرفت و کسانی را که با آزار جنسی مواجه می شوند، باید سریعاً و با جدیت و به شکلی محرمانه درمان کرد.
wikijoo: آزار_جنسی