ازادی عمل


معنی انگلیسی:
discretion, latitude, scope, leeway, free hand, elbow - room

مترادف ها

scope (اسم)
هدف، حوزه، وسعت، میدان، قلمرو، ازادی عمل، نوسان نما، میدان دید، طرح نهایی، نقطه توجه

latitude (اسم)
وسعت، عرض، ازادی عمل، بی قیدی، عرض جغرافیایی

elbowroom (اسم)
جای دنج، محل فراغت، ازادی عمل

فارسی به عربی

خط العرض

پیشنهاد کاربران

بپرس