ازادان

لغت نامه دهخدا

( آزادان ) آزادان. ( اِ ) ج ِ آزاد. احرار.

آزادان. ( اِخ ) آزآذان. نام قریه ای نزدیک اصفهان ، مسقطالرأس ابوعبدالرحمن قتیبةبن مهران مقری. || نام قریه ای نزدیک هرات ، مدفن شیخ ابوالولید احمدبن ابی رجا.

فرهنگ فارسی

( آزادان ) آزاد احرار

پیشنهاد کاربران

آزادان ( پارسی میانه: āzādān، پارتی: āzātān ) یکی از طبقات اشراف ایران بودند. به گفته یوسف فلاوی ارتش اشکانی به رهبری شاهزاده پاکور یکم در طی حمله یهودا از آزادان تشکیل شده بود. ساسانیان همین تقسیم بندی
...
[مشاهده متن کامل]
از اشراف را حفظ کردند. در این دوره آزادان چهارمین و آخرین گروه از طبقه اشراف بودند. این چهار طبقه شامل شهرداران ( شاهان دست نشانده ) ، ویسپوران ( شاهزادگان سلطنتی ) ، وزرگان ( بزرگان ) و آزادان ( اشراف طبقه پایین ) بودند. به نوعی نجیب زادگان ایران همان زارع زادگان هستند که به عنوان دهقانان هم مشهور بودند

ازادان
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/آزادان
آزادان : از روستاهای منطقه ی ماربین در غرب اصفهان بوده و اکنون به شهر اصفهان پیوسته و جزو محله های این شهر است و زیر نظر شهرداری اصفهان اداره می شود.
آزادان از قدیمی ترین روستاهای اصفهان در قبل از اسلام است.
...
[مشاهده متن کامل]

مزار عارف ناشناخته شیخ شهاب الدین آزادانی معروف به بابا شهاب در آنجاست. محمد صدرالواعظین آزادانی از واعظان مشهور اصفهان در قرن چهاردهم هجری از اهالی آنجا بوده است.

بپرس