ازاد کننده


معنی انگلیسی:
liberator

لغت نامه دهخدا

( آزادکننده ) آزادکننده. [ ک ُ ن َن ْ دَ / دِ ] ( نف مرکب ) مُعْتِق. محرِّر. مولی.

فرهنگ فارسی

( آزاد کننده ) محرر

مترادف ها

emancipator (اسم)
رهایی دهنده، ازاد کننده

liberalizer (اسم)
ازاد کننده، رافع ممانعت

liberator (اسم)
ازاد کننده، ازادی بخش

فارسی به عربی

محرر , معتق

پیشنهاد کاربران

محرر. [ م ُ ح َرْ رِ ] ( ع ص ) آزادکننده بنده. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) . آزادی دهنده. ( ناظم الاطباء ) .
محرر

بپرس