ازاب

لغت نامه دهخدا

ازاب. [اِ ] ( اِخ ) آبی است بنی عنبر را. ( از منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

آبی است بنی عنبر را

گویش مازنی

( آزاب ) /aazaab/ نام مرتعی در آمل
/ezaab/ بیماری صرع یا غش - اذیت و آزار

پیشنهاد کاربران

رجوع شود به زاب .
اُزاب ، تنها یک شیوه ی گفتاری و نوشتاری دیگر از همان زاب است که در معنی منطقه ای است .

بپرس